اصلی ترین عاملی که گردشگران بر اساس آن اقدام به تعیین مقصد گردشگری می کنند، تصویر ذهنی آنان از مکانهای موردنظر است. بنابراین، مشکل اساسی نبود تصویر مناسب از این مسأله می باشد. به طوری که تصویر نامناسب منجر به محدود شدن سفر به این مناطق شده است. از این رو لزوم توجه به چکیده کامل
اصلی ترین عاملی که گردشگران بر اساس آن اقدام به تعیین مقصد گردشگری می کنند، تصویر ذهنی آنان از مکانهای موردنظر است. بنابراین، مشکل اساسی نبود تصویر مناسب از این مسأله می باشد. به طوری که تصویر نامناسب منجر به محدود شدن سفر به این مناطق شده است. از این رو لزوم توجه به شکل گیری برند گردشگری اهمیت چشم گیری دارد. شهرستان کرمان در بین دیگر شهرستانهای استان کرمان از لحاظ زیرساخت ها، امکانات و خدمات گردشگری در سطح پائینی قرار دارد. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر(محیطی، اجتماعی و اقتصادی) بر شکلگیری برند گردشگری در مناطق روستایی شهرستان کرمان است. برای جمعآوری اطلاعات از مطالعات اسنادی و در تحلیل تجربی از ابزار میدانی پرسشنامه استفاده گردید. بدین منظور عامل های اصلی و فرعی در چارچوب دو پرسشنامه جامعه میزبان(52نفر) و مقایسه هاي زوجی خبرگان(24نفر) تنظیم گردید. برای وزن دهی به عامل های اصلی و رتبه بندی روستاها از مدلهای سلسله مراتبی فازی و ماباک استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که متأسفانه در حوزه برندسازی گردشگری به عامل های اقتصادی و اجتماعی توجه کافی نشده است. به نحوی که عامل محیطی با ضریب 676/0 دارای بالاترین وزن و عامل های اقتصادی و اجتماعی به ترتیب با ضریب 213/0 و 111/0 دارای کمترین وزن بوده اند. حال، مناطق روستایی این شهرستان در این زمینه ها با ضعف اساسی روبه رو هستند که با لحاظ نمودن یافته های این پژوهش می توان به برطرف ساختن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت متناسب با برند گردشگری پرداخت.
پرونده مقاله
مقصدهای گردشگری از اهمیت خاصی در بازار رقابتی عصر حاضر برخوردار بوده و مباحث مدیریتی برند و توسعه آنها اهمیت روزافزونی در صنعت گردشگری داشته و اکثر شرکتهای فعال در این عرصه سعی در جذب بیشتر گردشگران از طریق ایجاد یک تصویر مثبت و مطلوب از مقصدهای گردشگری مورد نظرشان به چکیده کامل
مقصدهای گردشگری از اهمیت خاصی در بازار رقابتی عصر حاضر برخوردار بوده و مباحث مدیریتی برند و توسعه آنها اهمیت روزافزونی در صنعت گردشگری داشته و اکثر شرکتهای فعال در این عرصه سعی در جذب بیشتر گردشگران از طریق ایجاد یک تصویر مثبت و مطلوب از مقصدهای گردشگری مورد نظرشان بهوسیله برندسازی و معماری برند دارند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت معماری برند مقصدهای گردشگری در استان البرز صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش در زمره تحقیقات توصیفی – پیمایشی قرار میگیرد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه کارشناسان و مدیران بازاریابی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز بودهاند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه مورد نیاز پژوهش 200 نفر تعیین گردیده است. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه میباشد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از نرمافزار ایموس استفاده گردید. براساس نتایج پژوهش حاضر، وضعیت مدیریت معماری برند استان البرز در حد متوسطی قرار دارد، همچنین سایر ابعاد معماری برند، یعنی داشتن چشمانداز بلند مدت، پر کردن شکاف بین عرضه و تقاضا، اولویتبندی بخشبندی مشتری، دارای وضعیتی متوسط و داشتن استراتژی کارآمد گردشگری نیز در وضعیت ضعیفی قرار دارند.
پرونده مقاله